یلدایی که هیچگاه صبح نخواهد شد
شب یلداست
طولانی ترین شب سال
همه دور هم جمع میشوند
امسال ما هم به خانه ات میآییم
اما تو نیستی
تنها قاب عکست بر دیوار نقش بسته
که با دیدنش حتی نمیتوان آه کشید
که مبادا دل مادر بشکند
و مبادا چشم خواهر گریان شود
به خانه ات که میروم فقط میخندم
میخندم که همه یادشان برود
غصه ی نبودنت را
و جای خالیت را
که هیچ وقت پر نخواهد شد
امشب شب یلداست
طولانی ترین شب سال
رفتن تو هم یلدا شد
یلدایی که هیچگاه تمام نخواهد شد
یلدایی که هیچگاه صبح نخواهد شد
+ نوشته شده در دوشنبه سی ام آذر ۱۳۹۴ ساعت 12:23 توسط ریحانه
|
گم شدی ای نیمه ی سیب دلم!